
مقدمه
«زندگی، همیشه پر از فراز و نشیبهایی است که گاه ما را درگیر ذهنیتهای ناخوشایند میکند.» این جمله از یکی از روانشناسان قرن گذشته است و شاید بتواند اهمیت کوچکترین دغدغههای فکری را نشان دهد. فرض کنیم فردی را میبینید که مدام نگران آلودگی وسایل خانه است و هر لحظه تمایل دارد دستها را بشوید یا همهچیز را مرتب و منظم کند. شاید در نگاه اول، این موضوع صرفاً کمی افراط بهنظر بیاید. اما آیا تاکنون به این اندیشیدهاید که ممکن است این نگرانی و تکرار بیوقفه شستشو، بخشی از یک اختلال به نام «وسواس فکری-عملی» باشد؟ اختلالی که فرد را از درون میسوزاند و آرامش او را در زندگی روزمره مختل میکند.
در دنیای امروزی، روشهای فراوانی برای یاریرساندن به فرد مبتلا به وسواس در دسترس است. یکی از موضوعات قابل توجه، تأثیر مواد غذایی در کاهش یا افزایش علائم وسواس فکری است. بسیاری نمیدانند که خوراک روزانه چگونه بر فکر و احوال درونی افراد مبتلا اثر میگذارد. قرار است در این مقاله، از پایهترین مباحث یعنی چیستی وسواس فکری تا معرفی خوراکیهای مفید و گیاهان سودمند سخن بگوییم. همچنین، به فهرستی از عادتهای تغذیهای نامطلوب اشاره خواهیم کرد که بهتر است فرد مبتلا تا حدی از آنها فاصله بگیرد. سعی میکنیم لحنی ساده و خودمانی داشته باشیم، بهطوریکه انگار گفتوگویی دوستانه شکل گرفته تا خواننده احساس پیچیدگی نکند. پس اگر مشتاق هستید بدانید چگونه نوع خوراک میتواند بر وضعیت ذهنی اثر داشته باشد و یا به فردی کمک کنید که گرفتار وسواس فکری است، این مطلب احتمالاً برای شما جالب خواهد بود.
وسواس فکری چیست؟
در قدم اول، بد نیست تعریفی از وسواس فکری داشته باشیم. بسیار مهم است بدانیم وسواس صرفاً یک رفتار ساده مثل تمیزکردن زیاد یا بازبینی تکراری وسایل نیست؛ بلکه این اختلال شامل دو بعد میشود: یکی فکرهای ناخواسته که مدام تکرار میشوند و دیگری رفتارهای پیاپی که شخص خیال میکند باید برای آرام ماندن یا دورکردن ترس درونی انجام دهد. این الگو را معمولاً «اختلال وسواس فکری-عملی» یا همان OCD مینامند.
افراد مبتلا اغلب در ذهن خود درگیری دارند. مثلاً گروهی از بیماران، همیشه نگرانی از آلودگی را حس میکنند و گمان دارند هر گوشهای germs (میکروبها) وجود دارند. برخی دیگر، نظم مکانی برایشان بسیار پراهمیت است. به این معنا که اگر حتی گوشه یک کتاب روی میز کج شود، نمیتوانند آسوده بمانند و باید آن را صاف کنند؛ و آنقدر به صافبودن اشیاء در محیط دقت میکنند که گویی این کار حکم یک امر حیاتی دارد. در دستهای دیگر، ممکن است ترس از اشتباه در قفلکردن در یا خاموشکردن گاز آنچنان او را اسیر خود کند که هرچند دقیقه یکبار مجبور شود به محل بازگردد و اوضاع را بررسی نماید. این کارها به نظر ساده میآیند، ولی ساعتها زمان و انرژی ارزشمند فرد را میگیرند و زندگی را فرسایشی میکنند.
حال این وضعیت، گاهی ریشه ژنتیکی دارد و گاهی هم عوامل محیطی و تربیتی در افزایش آن دخیل است. هرچه هست، فرد مبتلا در بیشتر اوقات میداند که فکر و عملش بیش از حد افراطی است، اما راهی برای متوقفکردن آن نمییابد. اینجا است که روشهای گوناگونی بهعنوان راهکار معرفی میشوند. دارودرمانی و گفتوگوهای روانشناختی (رواندرمانی) یکی از شناختهشدهترین مسیرها برای کاهش وسواس است. ولی نکته اینجاست که اصلاح الگوی تغذیه نیز میتواند به کاهش اضطراب عمیق و افکار ناخواسته یاری برساند. در ادامه، گامبهگام میبینیم که چطور مواد غذایی مخصوص، بر چنین وضعیتی اثر خوبی بر جای میگذارند یا برعکس، آن را حادتر میکنند.
اثر مواد غذایی بر وسواس
پیوستگی جسم و روان را هیچکس نمیتواند انکار کند. آنچه میخوریم، نهتنها بر اندامها اثر میگذارد؛ بلکه بر فکر و احساس هم بیاثر نیست. برای فرد دچار وسواس، یک رژیم غذایی منظم و سالم ممکن است در کاهش استرس، اضطراب و حتی افکار وسواسی مفید ظاهر شود. از سوی دیگر، زیادهروی در مصرف خوراکیهای خاص میتواند منجر به تشدید افکار آزاردهنده گردد.
متخصصان تأکید میکنند که غذاهای پر از قند و ترکیبات چرب ناسالم، ممکن است التهاب در بدن را تحریک کنند. این التهاب حتی در مغز هم میتواند پدید بیاید و احتمال دارد شدت وسواس را بالا ببرد. یا مصرف بیش از اندازه کافئین، ضربان قلب و احساس دلهره را افزایش میدهد و این، افکار تکراری منفی را در ذهن فرد قوت میبخشد. پس همانطور که ورزشکردن در برنامه روزمره برخی بیماران به کاهش محسوس استرس کمک میکند، مصرف برخی اقلام خوراکی و اجتناب از گروهی دیگر نیز تا حدی در بهبود اوضاع مؤثر است.
همچنین ریزمغذیهایی نظیر ویتامین D یا ویتامین B12، اگر در مقدار مطلوب در بدن حضور داشته باشند، در کارکرد مغز و تنظیم خلقوخو اثر میگذارند. تحقیقات فراوان حاکی از آن است که پایینبودن سطح برخی از این ویتامینها، با اضطراب و وسواس همراه میشود. مثلاً اگر فردی بهاندازه کافی اسیدهای چرب امگا سه دریافت نکند، شاید بیشتر در معرض التهابهای بدن یا وضعیت روانی نامساعد باشد. بنابراین، این گزاره که «نوع خوراک بر روش فکر کردن شخص تأثیر مستقیم دارد»، چندان هم بیاساس نیست.
علاوه بر این، خوراکهای مفید در کنترل وسواس، معمولاً شامل مواد دارای آنتیاکسیدان بالا هستند که التهابهای داخلی را کم میکنند؛ یا خوراکیهایی که روی (زینک) یا ویتامینهای گروه B دارند؛ چراکه اینها برای مغز همانند سوختاند. درواقع، اگر همزمان با دارو درمانی و مشورت روانشناختی، تغذیه بهینه نیز در برنامه بیمار گنجانده شود، روند کنترل وسواس میتواند هموارتر از گذشته شود.
غذاهای مفید برای وسواس فکری
در فهرست خوراکیهای مفید برای وسواس، میتوان به موارد گوناگونی اشاره کرد. البته توجه کنیم که ما در اینجا اشارهای کلی داریم و هر فرد باید متناسب با شرایط جسمی خود و مشورت با متخصص تغذیه یا روانپزشک پیش برود. احتمالاً بسیاری از ما میدانیم که میوهها و سبزیها بر حفظ سلامت روان مفید هستند. اما بهتر است بدانیم علاوه بر آنها، مواد متنوعی میتوانند دستبهدست هم دهند تا از شدت وسواس کاسته شود.
در این بخش، به چند گروه اصلی اشاره میکنیم:
-
منابع ویتامین D
ویتامین D برای عملکرد مغز و تقویت ایمنی بدن، اهمیت زیادی دارد. این ویتامین در اثر نور خورشید داخل بدن ساخته میشود، اما همیشه تابش کافی و شرایط لازم وجود ندارد. پس بهتر است از غذاهایی که شامل D هستند استفاده گردد. نمونههای خوب: -
ماهیهایی مثل سالمون و قزلآلا
-
قارچ (بهویژه گونههایی که زیر نور فرابنفش رشد کردهاند)
-
زرده تخممرغ
-
شیرهای گیاهی یا لبنی که غنیسازی (سرشارسازی) شدهاند
-
کمبود این ویتامین در برخی گزارشها با افسردگی و افزایش اضطراب پیوند داشته است. بنابراین، اگر شخصی گمان میکند در جذب این ماده کمبود دارد، میتواند از منابع طبیعی یادشده یا مکملها استفاده کند. البته مصرف مکمل باید زیر نظر متخصص باشد.
-
منابع ویتامین B12
یکی دیگر از مواد کلیدی، ویتامین B12 است که برای مغز و اعصاب، حیاتی محسوب میشود. خیلیها نمیدانند که کمبود شدید این ویتامین چطور میتواند نشانههای وسواس یا دیگر مشکلات عصبی را بالا ببرد. در غذای روزانه، مواردی از قبیل گوشت گاو، مرغ، تخممرغ، ماهی، لبنیات و همچنین غلات صبحانه غنیشده (سرشارشده) وجود دارند که به حفظ سطح B12 یاری میرسانند. -
خوراکیهای سرشار از امگا سه
امگا سه یک اسید چرب مهم است که به ویژه در کاهش التهابات بدن اثرگذار محسوب میشود. این ویژگی ضدالتهابی در مغز هم میتواند مفید شود و نشانههای اضطراب یا وسواس را کمرنگتر کند. گردو، ماهی سالمون، دانههای چیا و تخم کتان از منابع شناختهشده امگا سه هستند. در کنار آنها، روغنهایی مثل روغن زیتون فرابکر نیز انتخاب خوبی است. هرچند امگا سه در کپسولهای مکمل هم موجود است، ولی اگر امکانش باشد، بهتر است از خوراکهای دریایی یا گیاهی طبیعی استفاده گردد. -
منابع دارای روی (زینک)
پژوهشهای گوناگون نشان دادهاند روی میتواند در تنظیم خلقوخو مؤثر شود و داشتن مقدار کافی آن، در رفع اضطراب نقشی داشته باشد. مواد غذایی مانند گوشت بوقلمون، مرغ، ماهی، حبوبات، تخم کدو، دانه کنجد و بادامهندی دارای روی هستند. همینطور، انواع آجیلها با تأمین بعضی مواد معدنی ضروری، شرایط مغز را تعادلاندتر جلوه میدهند. -
مواد غذایی پرفیبر و آنتیاکسیدان
وقتی سخن از آنتیاکسیدان و فیبر میشود، معمولاً میوهها و سبزیجات رنگارنگ در ذهن تداعی میگردد. کاهو، اسفناج، بروکلی، توتفرنگی، انواع توتهای تیره و هویج، پر از آنتیاکسیدان و فیبر هستند. این ترکیبات، التهابات داخلی را آرام میکنند. حتی شکلات تلخ (البته با درصد کاکائوی بالا) هم آنتیاکسیدان دارد و میتواند حس خوشایندی در خلقوخو پدید آورد. ولی در مصرف شیرینی آن باید احتیاط کرد تا دچار پرخوری نگردیم. -
غلات کامل
غلات سبوسدار هم میتوانند در پایداری قند خون اثر مطلوب بگذارند که این مسئله به روحیه آرامتر منتهی میشود. برنج قهوهای، جو دوسر و نانهای سبوسدار گزینههایی ارزشمندند. ثبات قند خون از نوسانات ناگهانی خلق جلوگیری میکند و فرد کمتر دچار تنشهای عصبی ناگهانی میگردد. -
لبنیات کمچرب
بسیاری از متخصصان میگویند بهتر است از انواع لبنیات کمچرب استفاده شود. این گروه از خوراکیها، مواد لازم برای بدن را تا حدی تأمین میکنند؛ اما نباید زیادهروی کرد. برخی افراد با خوردن بیش از اندازه لبنیات حس سنگینی و مشکلات گوارشی میگیرند که خودش ممکن است بر اضطراب اثر نامطلوب داشته باشد. اگر کسی به شیر گاو حساسیت دارد، میتواند از انواع شیرهای گیاهی (مثل شیر بادام یا سویا) که ماده مغذی دارند، سود ببرد.
با قرار دادن گروههای بالا در سبد غذایی، میتوان امیدوار بود که ذهن از حجم افکار منفی اندکی فاصله بگیرد. البته تکیه انحصاری بر خوراک کافی نیست، اما مکملی خوب در کنار رواندرمانی است.
داروهای گیاهی مفید برای وسواس فکری
گیاهان دارویی در طول تاریخ برای بهبود مشکلات گوناگون جسمی و روانی کاربرد داشتهاند. درباره وسواس فکری هم برخی از این گیاهان میتوانند در فراهمشدن حس آرامش درونی مؤثر باشند. در ادامه، تعدادی گیاه شناختهشده را اسم میبریم:
-
گل گاوزبان
دمکرده گل گاوزبان از گذشته جهت کمکردن اضطراب توصیه میشده است. این گیاه، اثری آرامشبخش روی اعصاب دارد. بسیاری که حالتهای بیقراری یا افکار پراسترس دارند، از این دمنوش استفاده میکنند. گرچه نباید در خوردن آن زیادهروی کرد. بهتر است درباره مقدار و مدت مصرف هم از کارشناسان طب سنتی یا پزشکان مشورت بگیرید. -
سنبلالطیب
ریشه سنبلالطیب، بهعنوان یک آرامکننده طبیعی معروف است. این گیاه، به فرد کمک میکند خواب عمیقتری داشته باشد و اختلالات اضطرابی را اندکی کاهش بدهد. کسانی که مدام در حال بازبینی افکار ناخوشایند شبانه هستند، امکان دارد هنگام مصرف سنبلالطیب کابوسهای کمتری حس کنند. البته درباره میزان مصرف آن هم باید احتیاط داشت. -
دارچین
دارچین بهویژه در قالب چای دارچین، مدتی است واقعاً مورد توجه قرار گرفته و بعضی، آن را در رسیدن به آرامش مؤثر میدانند. عطر این گیاه میتواند در ایجاد حس دلپذیر و شادیآور، سودمند باشد. برخی هم از چوب دارچین همراه چای سبز استفاده میکنند. این ترکیب علاوه بر طعم خوب، در مهار استرس میتواند مفید جلوه کند. -
گل بنفشه و گل ختمی
این دو گیاه برای درمان برخی مشکلات روحی و جسمی به کار میروند. دمکردن گل بنفشه یا استفاده از گل ختمی در ترکیب شربتها، در طب سنتی ایران رواج دارد و گفته میشود به کاهش افکار پریشان یاری رسانده و کیفیت خواب را بهتر میکند. -
ریواس
گاهی ریشه ریواس را بهعنوان یک گیاه آرامشبخش معرفی میکنند. هرچند تحقیقات کمی در این زمینه داشتهایم، اما افرادی که دچار برخی ناراحتیهای عصبی هستند، گاه پس از مصرف ریواس در کنار سایر روشهای سنتی، احساس بهتری گزارش کردهاند.
همه این گیاهان اگر با اندازه مناسب بهکار گرفته شوند، ممکن است در آرامکردن فکر و اعصاب مفید واقع شوند. البته هر بدن شرایط خودش را دارد؛ چهبسا گیاهی که برای فردی سودمند است، بدن دیگری آن را نمیپسندد. پس بهتر است در کنار پزشک و کارشناس طب سنتی، این مسیر آزموده شود و اگر دارویی شیمیایی مصرف میکنید، حتماً درباره استفاده از گیاهان نیز نظر پزشک را جویا شوید.
غذاهای مضر برای وسواس فکری
همانطور که گروهی از خوراکها میتوانند ذهن را در حالت تعادلتری نگه دارند، برخی دیگر وضعیت را متشنج میکنند. در اینجا به چند گروه خوراکی اشاره میکنیم که بهتر است مدیریت یا پرهیز شوند:
-
خوراکیهای بسیار شیرین یا قندی
شکر بیش از حد، ممکن است نوسانات قند خون را بالا ببرد و نتیجهاش ایجاد تحریکپذیری بیشتر باشد. هنگامی که فرد وسواسی با کوچکترین تنشی حالت مضطرب پیدا میکند، بالا رفتن قند خون در کوتاهمدت، احتمال دارد شدت این شرایط را بیشتر سازد. نوشیدنیهای خیلی شیرین، شکلاتهای مملو از شکر، شیرینیهای قنادی و نظایر آن، اگر بدون کنترل مصرف شوند، میتوانند مشکلآفرین باشند. -
خوراکیهای ترش و سرد
از دیدگاه طب سنتی ایران، برخی مرتبخوردن خوراکیهای ترش را برای فردی که دائم دچار پریشانی ذهنی است، توصیه نمیکنند. این موضوع به طبیعت سرد و خشکی جسم بازمیگردد. ترشی همراه سرکه صنعتی به گمان بسیاری، سردی افزونی را به بدن وارد میکند. هرچند این موضوع در طب مدرن شواهد محدودتری دارد، اما بسیاری از مبتلایان، با محدودکردن ترشیجات، آرامش بالاتری گزارش کردهاند. -
کافئین زیاد
کافئین عنصری تحریککننده است. مصرف قهوه و چای پررنگ به مقدار زیاد، حالت برانگیختگی در فرد ایجاد میکند و برای فرد دچار وسواس، این حالت چندان یاریدهنده نیست؛ زیرا ممکن است جریان افکار سرگردان را شدیدتر کند. بهتر است مصرف قهوه یا چای خیلی پررنگ را محدود کرد یا به ساعات اولیه روز موکول نمود تا روی خواب شبانه هم اثر منفی نگذارد. -
غذاهای حاوی نگهدارنده شیمیایی و فستفودها
غذاهای آماده بیرونی مثل سوسیس، کالباس و انواع فستفود ممکن است حاوی سدیم بالا و چربیهای اشباع زیاد باشند. این ترکیبات زمینه را برای مشکلات متنوعی در سلامت جسم و روان فراهم میکنند. به علاوه، برخی گزارشها حاکی از آن است که در صورت زیادهروی در این موارد، خلق فرد ناپایدارتر میشود و وسواسهای فکری-عملی نمایانتر میشوند. -
گوشتهای فرآوریشده یا پرچرب
گوشتهایی که حاوی هورمونها و افزودنیها هستند، میتوانند در برخی افراد باعث برهمزدن آرامش شوند. بهتر است گوشتها از منابع سالم انتخاب و در مقدار متوسط صرف شوند.
رژیم غذایی برای وسواس فکری
حالا که از خوراکیهای مفید و مضر یاد کردیم، خوب است یک نگاه تکمیلی داشته باشیم به نوعی الگوی غذایی که کمک میکند ذهن فرد گرفتار وسواس کمی آرامتر باشد. تأکید ما بر کنترل و مدیریت است، نه حذف صددرصد گروههای غذایی. هرکسی بر اساس توصیه متخصص میتواند روش منظم را اتخاذ کند؛ اما کلیت چند اصل اساسی را میتوان در قالب یک رژیم غذایی سودمند چنین شمرد:
-
افزایش مصرف میوه و سبزیجات:
دستکم پنج واحد میوه و سبزی در طول روز مصرف شود. این کار باعث تقویت بدن و روحیه میشود و مواد معدنی گوناگون را وارد بدن میکند. میتوان میوههای متنوع مثل توتفرنگی، آلبالو، سیب، موز و سبزیهایی چون بروکلی، اسفناج، کاهو، هویج و نخودفرنگی را در برنامه داشت. -
استفاده از غلات سبوسدار:
بهجای نان یا برنج سفید، میتوان به تدریج برنج قهوهای یا غلاتی نظیر جو دوسر را وارد آشپزخانه کرد. همین عادت کوچک، خود به تنظیم قند خون و جلوگیری از حملههای اضطرابی ناگهانی یاری میرساند. -
کاهش مصرف شکر و شیرینی:
لازم نیست قند و شکر به صفر برسد؛ اما بهتر است از زیادهروی دوری کنیم. شیرینی یا نوشیدنی شیرین را میشود تا حد امکان با خرما، عسل کمشیرینی یا میوههای طبیعی جایگزین کرد. کاهش قند اضافه، به سلامت روان و جسم کمک میکند. -
پرهیز از ریزهخواری تنقلات ناسالم:
خیلی اوقات، حین تماشای تلویزیون یا کارکردن، ممکن است دست به تنقلات شور و پرچرب ببریم. مصرف چیپس و پفک باید به حداقل برسد. به جایش میتوان آجیل خام در مقدار حسابشده مصرف کرد که روی و امگا سه را هم به بدن میرساند. -
مصرف پروتئین کافی:
کمبود پروتئین، خستگی ذهنی و جسمی میآورد. انواع گوشت کمچرب، تخممرغ، حبوبات و لبنیات کمچرب گزینههایی خوب هستند. اگر فردی گیاهخوار است، حتماً باید روش جایگزین پروتئین را رعایت کند؛ مثلاً حبوبات و سویا و غیره را دقیقتر بگنجاند. -
توجه به آب کافی و مایعات مفید:
فرض کنید فردی دچار کمآبی شود، جای تعجب نیست که تمرکزش افت خواهد کرد و شاید زودرنجي روانی بیشتری بروز دهد. نوشیدن آب کافی در طول روز، درستی عملکرد مغز را تقویت میکند. حتی دمنوشهای گیاهی ملایم (بدون زیادهروی) هم برای آرامش روحیه خوب است. -
خودداری از گرسنهماندن طولانی:
گرسنگی زیاد باعث افت قند خون میشود. در این حالت، فرد مستعد خشم، پرخاش و تشدید افکار منفی میگردد. بنابراین، بهتر است وعدههای غذایی از پیش برنامهریزی شوند تا شخص در طول روز به سراغ خوراکیهای پرچرب و شیرین نرود. -
تنظیم وعدههای میانوعده:
داشتن میانوعدههای سالم مثل میوه، آجیل بدون نمک یا یک فرآورده لبنی ساده، از حمله به غذاهای ناسالم پیشگیری میکند. این میانوعدهها خستگی ذهن را هم کم میکنند. -
الگوی غذایی مدیترانهای یا DASH:
الگوهای مدیترانهای بر مصرف میوه، سبزی، غلات سبوسدار، حبوبات و روغن زیتون تأکید دارند. این شیوه میتواند برای بسیاری از افراد اثربخش ظاهر شود. رژیم DASH هم اصولی شبیه دارد که تمرکزش بر خوردن میوه و سبزی، لبنیات کمچرب و کاهش نمک است. چنین الگوهایی نهتنها قلب و عروق را در وضعیت خوبی نگه میدارند، بلکه برای ذهن نیز آرامشبخش تلقی میشوند. -
پرهیز از افراط:
هر نوع افراط، حتی در خوردن خوراکیهای مفید یا در استفاده از مکملهایی چون مولتیویتامینها، ممکن است چالشبرانگیز شود. پس، حفظ تعادل، شاهکلید ماجرا است.
این نکات، در کنار حمایت روحی و روانی، دست به دست هم میدهند تا فرد وسواسی بتواند شرایط را بهتر مدیریت کند. باور بر این است که هرچند خوراک، معجزه حتمیای در برابر وسواس ندارد، ولی بخش مهمی از پازل کنترل این اختلال است.
چند توصیه پایانی در باب اصلاح سبک زندگی و غذا خوردن
-
آرام غذا بخورید. تندتند خوردن، هضم را دشوار میکند و استرس میآورد.
-
از انتخابهای خیلی یکنواخت بپرهیزید زیرا ممکن است فرد درگیر وسواس، به سمت دورههای پرخوری یا رژیم سخت برود.
-
سادهگرفتن برنامه غذایی: فردی که از استرس رنج میبرد، باید حواسش باشد خودش را درگیر دستورپختها یا محدودیتهای عجیب نکند. سادگی در انتخاب مواد غذایی، آرامشبخشتر است.
-
خواب و خوراک: این دو، در هم تنیدهاند. اگر خواب مطلوب نباشد، امکان دارد فرد دچار گرسنگی عصبی در طول روز شود و در نتیجه تغذیهاش ناموزون شود.
-
از نشخوار فکری هنگام صرف وعدهها دوری کنید! اگر قرار است خوراک میل شود، بهتر است فکرهای وسواسی کنار گذاشته شود. ممکن است کار سادهای نباشد، ولی میتوان با تمرین حواسجمعی، تا حدی افکار منفی را کمرنگ کرد.
جمعبندی پایانی
اختلال وسواس فکری-عملی، یکی از آن دست مشکلاتی است که انسان را به دام خود مشغول میکند و انرژی زیادی میگیرد. ذهن و رفتار فرد مبتلا، دور یک محور میگردد که گاهی خود شخص هم از آن باخبر است و میداند تا چه اندازه غیرمنطقی است، اما به آسانی قادر به توقفش نیست. هرچند درمان قطعی از مسیر رواندرمانی و دارو ممکن میشود، اما باید توجه داشت که الگوی غذایی و سبک زندگی هم میتواند همیار خوبی در این راه باشد.
در نگاه کلی، تأکید بر مصرف میوه، سبزی، غلات کامل، خوراکیهای دریایی و مغزهای مفید مانند گردو، حذف یا کاهش تنقلات فرآوریشده و شیرین، دوری از کافئین فراوان و جایگزینی منابع سالم پروتئینی، همه گامهای مؤثریاند که به مغز آرامش بیشتری میدهند. افزون بر این، برخی گیاهان دارویی همچون سنبلالطیب، گل گاوزبان و دارچین، کمابیش در کاستن از استرس مفیدند. البته همه چیز به میزان تعادل بستگی دارد و بهتر است فرد طبق توصیه کارشناسان از این گیاهان استفاده کند.